رقعی
218
3- 528- 362- 964- 978
احوال و خاطرات سیما فولادپور محمود دولتآبادی ناداستان
۱۳۹۹/۰۴/۲۹
معرفی و نقد کتاب تهران| «نون نوشتن»، مجموعهای است از یادداشتهای شخصی نویسنده شهیر ایرانی، محمود دولتآبادی که در فاصلهی سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۷۴ نوشته شدهاند و خاطرات و احوال نویسنده را در این سالها دربرمیگیرد. دولتآبادی در آغاز «نون نوشتن»، دربارهی آن چنین گفته است: «آنچه در این گاهینوشتهها آمده است در مسیر مدتی پانزده-شانزده ساله نوشته شده و هیچ کوششی به جهت تغییر یا تحریف آنچه اندیشیده و نوشتهام انجام نگرفته. خواستهام هر آنچه در هر هنگام یادداشت کردهام بیاید، از آنکه خود بدانم در چه گاه چه میاندیشیدهام و شما نیز اگر خواستید بدانید!».
این کتاب مجموعهای است از اندیشههای نویسنده در این سالها که محدودهی گستردهای را شامل میشوند. وی در یادداشتهای شخصی خود به مسائل و نکات مختلف و گوناگونی پرداخته است؛ از جمله مسائل مربوط به زبان و ادبیات، اندیشههای کلی دربارهی جهان، تفکرات و تأملات دربارهی مسائل تاریخی و وقایع اجتماعیِ در حال وقوع در آن زمان، مسائل مربوط به داستاننویسی، سختی و مشقات این راه و حتی چگونگی شکلگیری برخی شخصیتها و داستانها، مسائل و مشکلات مربوط به نشر و همچنین مسائل شخصی و گرفتاریها و ناراحتیها و رنجها.
در خلال این یادداشتهای «نون نوشتن» به نکات مختلفی برمیخوریم. نویسنده هم از غم و رنج و اندوه تنهایی خویش، بهعنوان یک انسان در این جهان، صحبت میکند و هم از فقر و مشکلات و سختیهای زندگی خود بهعنوان یک نویسنده. ردپای بیشتر آثار دولتآبادی و شکلگیری برخی شخصیتهای داستانهایش در این یادداشتها پیداست. با خواندن این یادداشتها مخاطب در جریان مراحل مختلف و سخت نوشتن مهمترین اثر ادبی وی، کلیدر، قرار میگیرد و زحمتی را که نویسنده در گذر زمان برای این اثر کشیده حس میکند. همچنین وضعیت سخت زندگی نویسنده در این دوره به چشم میآید. وی در یکی از این یادداشتها که مربوط به پایان یافتن رمان کلیدر است، مینویسد: « دو سال بعد از شروع داستان کلیدر با همسرم مهرآذر نامزد شدیم و شش ماه بعد ازدواج کردم و حالا که نوشتن کلیدر به پایان رسیده فرزند ارشدم به نام سیاوش ۱۱ سال دارد. در طول این دوران میشود گفت دو برادرم مردهاند. پدرم مرده است، مادرم دچار بیماری شده است. برادر و خواهرم که از من کوچکتر هستند صاحب بچههایی شدهاند، سه بار زیر تیغ جراحی رفتهام، به زندان افتادهام و بیرون آمدهام، چهار-پنج بار خانه عوض کردهام، دو سال در سندیکای هنرمندان تئاتر مسئولیت داشتهام، در آستانه انقلاب سخنرانیهایی داشتهام، ققنوس و جای خالی سلوچ را هم در سال ۱۳۵۷ و ۵۸ نوشتهام و… گرفتاریهای دیگر… حالا که به خودم نگاه میکنم میبینم که دندان سالم در دهان ندارم، کچل شدهام، دیسک گردن گرفتهام، ریه و معدهام ناسالم شدهاند، عینکی شدهام، عصبی که بودهام…».
وی همچنین درباره مشکلات نشر کتاب و سرقت ادبی صحبت میکند و بدون اینکه چیزی را مخفی کند، از سودجویی برخی ناشران و فرصتطلبی برخی افراد شکایت میکند. همچنین دربارهی مشقات نویسندهشدن و بودن، و تأملات خویش دربارهی هنر، ادبیات و زبان سخن میگوید.
برخی از بخشهای کتاب «نون نوشتن»، یادداشتهایی است که نویسنده خود را ملزم میداند در آخر هر سال بنویسد و آنچه در سال گذشته بر وی رفته تحلیل کند و برنامه سال پیشِرو را مشخص نماید. همچنین برخی یادداشتها بعد از حادثه یا مناسبت خاصی نگاشته شدهاند. در این دست یادداشتها به خاطراتی از افراد مختلف یا وقایع جاری کشور و همچنین تحلیل و تأملات نویسنده در باب مردم ایران و فرهنگ ایشان و رویدادهای سیاسی- اجتماعی برمیخوریم. گاهی نیز یادداشتها درباره حادثه تلخی چون از دست دادن یک عزیز است یا به واگویه دردها، رنجها و کابوسهای نویسنده اختصاص دارد.
مطالعهی این یادداشتها که دربرگیرنده تأملات و خاطرات یکی از نویسندگان بزرگ معاصر است، فواید گوناگونی خواهد داشت. این کتاب نه تنها در بررسی احوال یک نویسنده بزرگ و مطالعات تاریخ ادبیات مفید است، بلکه میتواند در مطالعات جامعهشناختی و تاریخ معاصر نیز مفید فایده باشد. بهعنوانمثال، میتواند گویای برخی از مشکلات و گرفتاریهای معیشتی هنرمندان در این بازه زمانی خاص باشد. همچنین درباره مسائل و مشکلات حوزهی نشر و بیاخلاقیهای حوزهی ادبیات نکات درخور توجهی را شامل میشود. بهعلاوه تحلیلها و تأملات نوشتهشده در این یادداشتها دربارهی وقایع سیاسی- اجتماعی، به دلیل اهمیت نویسنده بهعنوان یک روشنفکر و فعال ادبی، میتواند در مطالعات مربوط به دورهی موردبحث جالبتوجه باشد.
همچنین برای علاقهمندان به هنر داستاننویسی نیز خواندن این کتاب خالی از لطف نخواهد بود؛ زیرا با سختی و مشقات این راه آشنا میشوند و با استفاده از تجربیات یک پیشکسوت، خود را برای قدم گذاردن در چنین راهی آماده میکنند. برای علاقهمندان آثار این نویسنده نیز مطالعهی این کتاب بسیار جالب است زیرا نهتنها با زندگی نویسندهی محبوبشان بیشتر آشنا میشوند، بلکه در جریان چگونگی نگارش داستانهای وی نیز قرار میگیرند. خواندن این اثر برای هر جوانی فواید بسیار دارد، زیرا بریدههایی است از فراز و نشیبهای زندگی کاملهمردی در آستانهی ۷۰ سالگی که میتواند رسم صبوری را به آنها بیاموزد و در عین تلخی بارقههایی از امید را نشان میدهد که اگر سختجانی کنی، روزگار نمیتواند شکستت دهد.
نون نوشتن از معدود کتابهایی است که تا به حال نویسندهای ایرانی دربارهی زندگی و آثار خود منتشر کرده است. پیش از این نیز کتابهایی در قالب گفتوگو با نویسندگان و مترجمان ایرانی منتشر شده است که از خلال آنها میتوان به انگیزهها و مراحل کار و نوشتن آنها پیبرد، اما این که نویسندهای به زندگی خصوصی خود پرداخته باشد، کمتر اتفاق افتاده است. در واقع شاید بتوان این کتاب را گامی رو به جلو از نویسندهای ایرانی دانست در راستای چیزی که «ابراهیم گلستان» آن را مدرنیسم مینامد. گلستان معتقد است که یکی از مهمترین جلوههای زندگی مدرن، زندگی کردن بدون پردهپوشی است و شاید این برای ایرانیها که همیشه نسبت به زندگی خصوصی خود حساس هستند و از آن صحبت نمیکنند، کار سختی باشد. دولتآبادی که در این زمینه پیشگام بوده است، در سال ۱۳۹۰ نیز توسط نشر چشمه کتابی را با عنوان میم و آن دیگران به چاپ رساند که شامل یادداشتهای وی دربارهی برخی هنرمندان سرشناس ایرانی و خارجی است و مجموعهای از خاطرات، نظرات و نقدهای وی در مورد ایشان را شامل میشود.
شاید چنین کتابهایی از منظر تعریف کلاسیک ادبیات ارزش «ادبی» چندان نداشته باشند، اما در حوزهی نقد ادبی از جایگاه و کارکرد ویژهای برخوردارند. همچنین بسیارند خوانندگانی که تمایل دارند نویسندهی موردعلاقه خود را بهتر بشناسند و ابعاد فرازمینی «نویسنده» را با متر و میزان زمینی خودش اندازه بگیرند. شاید همین نکته دلیل استقبال قابل توجه مخاطبان از این کتاب باشد؛ چنانکه چاپ نخست «نون نوشتن» در زمستان ۱۳۸۸ در ۵۵۰۰ نسخه منتشر شد، چند ماه بعد در بهار ۱۳۸۹ در ۷۷۰۰ نسخه تجدید چاپ شد و در همان سال به چاپ سوم نیز رسید و این میزان فروش با توجه به کسادی بازار نشر، بسیار قابل توجه است.
ستیز با قدرت، ستیز حافظه با فراموشی است.میلان کوندرا معرفی…
معرفی و نقد کتاب تهران| روانکاوی برای من، مثل بسیاری…
معرفی و نقد کتاب تهران| با دیدن رفتار دیکتاتورهای سنگدل،…
معرفی و نقد کتاب تهران| عشق سیال کتابی است «در…
معرفی و نقد کتاب تهران| در انتهای صفحهی ۱۴۷ کتاب…
زیبا بود
Your email address will not be published.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.