رقعی
252
978-6001216954
ایوان تورگینیف داستان روسی زهرا متقی مهری آهی
۱۳۹۹/۰۱/۲۸
معرفی و نقد کتاب تهران| در رمان پدران و پسران، نیکلای پترویچ گیرسانف، مردی حدوداً چهلساله، بیصبرانه و بیقرار منتظر دیدن پسرش آرکادی است. آرکادی در لحظهی ورود، دوستش بازارف را که قرار است مدتی پیش آنها بماند به پدر معرفی میکند. نیکلای پترویچ در حین خوشآمدگویی به بازارف میگوید: «امیدوارم حوصلهتان پیش ما سر نرود». لبهای بازارف حرکت خفیفی میکند اما جوابی از او شنیده نمیشود. او فقط کلاهش را بلند میکند.
این رمان در زمانهی خود بحثها و واکنشهای بسیاری در جامعهی روس برانگیخت. تورگینیف در این رمان شکاف میان دو نسل و عقاید و دیدگاههای متفاوت آندو را توصیف میکند؛ اما دیدگاهِ بیطرفِ اوایل روایت رفتهرفته جای خود را به قضاوت نویسنده درباب برتری یکی از طرفین میدهد و همین موضوع ین کتاب را به کتابی پرهیاهو در دوران خود تبدیل کرد.
عنوان رمان و همین تصویر ابتدایی کافیست تا بدانیم داستان، داستان مواجههی دو نسل با یکدیگر است. آرکادی و بازارف، دو جوان در دههی سوم زندگی، بهتازگی از شهر به دهکده نزد خانوادهی آرکادی -یعنی پدر و عموی او پاول پترویچ- آمدهاند. بازارف جوانی است پرشور و رادیکال که سودای طبابت در سر دارد و مدام در حال انجامدادن آزمایشهای علمیست، اما به گفتهی خودش به هیچ چیزی در جهان –حتی علم طب- اعتقاد ندارد. او خود را «نیهیلیست» میداند؛ یعنی کسی که به هیچ چیز معتقد نیست، مدام در پی نفی امور است و از هر چیزی در جهان انتقاد میکند. در مقابلِ او، پاول پترویچ، عموی آرکادی قرار دارد که مردیست حدوداً چهلوپنجساله، از نجبای دوران و معتقد به اصول سفت و سخت اجتماعی و اخلاقی. مواجههی این دو مرد از دو نسل متفاوت و اختلاف مشهودی که با یکدیگر دارند زمینهی اصلی داستان را میسازد. در این میان، آرکادی و پدرش نمایندهی دو فردِ منعطفتر از نسلهای خود به شمار میروند؛ پدر در برابر اصلاحات گشودهتر است و پسر هم در برابر اصول و باورهای سفتوسخت، سازشپذیرتر.
ایوان تورگینیف، در پدران و پسران، در عین پرداختن به زمینهی اصلی رمان، یعنی تقابل حاضر میان دو نسل، سلسلهای از رویدادهای فرعی اما مهم را برای معرفی بهتر شخصیتهای داستان به تصویر میکشد. از خلال این رویدادها، گذشتهی هر کدام از این افراد نیز که رد و اثری در شخصیت حال حاضر آنها دارد، به خواننده نشان داده میشود. در میان این رویدادها، شخصیتهای دیگری نیز سربرمیآورند؛ این شخصیتها در سرنوشت شخصیتهای اصلی داستان اثرگذار هستند و در سیر زندگی هر یک از آنها، تغییراتی به وجود میآورند. برای مثال، به قول ولادیمیر ناباکوف نویسنده و منتقد روس، در خلال این رویدادها میبینیم «این جوان نیهیلیست که بر آن است که همهچیز را رد و انکار کند، در طرد عشق چگونه عمل میکند» و پایان کارش به کجا میکشد.
رمان پدران و پسران که در سال ۱۸۶۲ به چاپ رسید -علاوهبر اینکه مهمترین اثر ایوان تورگینیف است- از بهترین آثار روسی قرن نوزدهم نیز به شمار میآید.
تورگینیف وقایع داستان را طوری پیش میبرد که هر یک از شخصیتها، ویژگیهای رادیکال خود را به نهایت برسانند بهطوری که رویارویی آنها امری ناگزیر باشد. درست همانجاست که نویسنده قضاوت خود را از جدال میان نسلها و سرانجامِ آن در داستان را وارد میکند و خواننده را با پایان کار شخصیتهای اصلی شوکه میکند.
رمان پدران و پسران که در سال ۱۸۶۲ به چاپ رسید -علاوهبر اینکه مهمترین اثر ایوان تورگینیف است- از بهترین آثار روسی قرن نوزدهم نیز به شمار میآید. این رمان در زمانهی خود بحثها و واکنشهای بسیاری در جامعهی روس برانگیخت. تورگینیف در این رمان شکاف میان دو نسل و عقاید و دیدگاههای متفاوت آندو را توصیف میکند؛ اما دیدگاهِ بیطرفِ اوایل روایت رفتهرفته جای خود را به قضاوت نویسنده درباب برتری یکی از طرفین میدهد و همین موضوع این کتاب را به کتابی پرهیاهو در دوران خود تبدیل کرد. البته این قضاوت به بهترین شکل در روایت جای میگیرد و چنین نیست که نتیجهی مطلوب نویسنده را امری مصنوعی و عنصری نامعلوم از بیرون رقم بزند. «پدران و پسران» اثری خواندنی برای تمام نسلها در تمام دورانهاست و با موفقیت از پس توصیف این امرِ همواره تکرارشونده در تاریخ، یعنی اختلاف میان نسلها در مواجهه با دنیا و حوادث آن، برمیآید.
ایوان تورگینیف، در پدران و پسران، در عین پرداختن به زمینهی اصلی رمان، یعنی تقابل حاضر میان دو نسل، سلسلهای از رویدادهای فرعی اما مهم را برای معرفی بهتر شخصیتهای داستان به تصویر میکشد. از خلال این رویدادها، گذشتهی هر کدام از این افراد نیز که رد و اثری در شخصیت حال حاضر آنها دارد، به خواننده نشان داده میشود.
پدران و پسران را مهری آهی در ۲۵۲ صفحه به فارسی برگردانده است. این کتاب را انتشارات علمی و فرهنگی نخستین بار در سال ۱۳۳۴ منتشر کرد. تنها اشکالی که میتوان از ترجمهگرفت حذف برخی جملات آن هم به دلیل سانسور است که به صلاحدید مترجم یا ناشر صورت گرفته. اما مسئله اینجاست که این سانسورها در توصیف لحظات حیاتی رخ میدهند و خواننده را گیج میکنند. مهری آهی مقدمهی ۱۳ صفحهای خوبی نیز بر کتاب نوشته و در آن بهاختصار زندگی و آثار تورگینیف را توصیف کرده است. این کتاب را انتشارات فرمهر نیز با ترجمهی الهام ربیعی منتشر کرده است.
• آشیانهی اشراف، آبتین گلکار، ماهی • رودین، م.ه شفیعیها، ماهی • خاک بکر، عبدالرحمان رزندی، امیرکبیر • آدم زیادی، عباس باقری، کانون معرفت • عشق اول، سروش حبیبی، فرهنگ معاصر • سه داستان عاشقانه، عبدالحسین نوشین، هیرمند • خاطرات یک شکارچی، محمود محرر خمامی، تیراژه • شکارچی در سایهروشن، بهزاد برکت و هرمز ریاحی، نشر نو
معرفی و نقد کتاب تهران| کلاه پوستی برای رفیق یفیم…
معرفی و نقد کتاب تهران| ماه گذشته در حسابهای شبکه…
معرفی و نقد کتاب تهران| در رمان رستاخیز، مردی به…
معرفی و نقد کتاب تهران | داستان از یک ظهر…
Your email address will not be published.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.