معرفی و نقد کتاب تهران| «دست و پایم را ببند»، اولین جملهی کتاب تنیده در هزارتوی زمان است. زیبا-قهرمان داستان- خود را در مواجهه با آنچه میخواهد انجام دهد اما توانش را ندارد، همچون گوسفندی میبیند. در مهاجرت و در تنهایی پیرامون، در کشوری بیگانه فرد با خودش مواجه میشود. فرهنگ و آداب کشور جدید او را به چالشی نو فرامیخوانند. مهاجر در سرزمین جدید از خود میپرسد که کیست؟
ادامه مطلب